نتایج جستجوی عبارت «سمیع یزدانی نقش نیروهای شهرستان در عملیات کربلای 5 آباده طشک مشکان پشتکوه شهرستان داراب اقلید اهواز نی ریز» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید صفر علی زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
صفرعلی، ۱۳۳۰/۹/۱ در شهرستان نی‌ریز،‌ میان خانواده‌ای مذهبی دیده به جهان گشود. هنوز چند سالی بیشتر از زندگی را تجربه نکرده بود که از نعمت داشتن پدر محروم شد و سرپرستی وی را مادرش به عهده گرفت. صفرعلی، در پی کسب‌وکار راهی کویت شد و از طریق کویت به‌سوی عراق و حرم مطهر امام حسین (ع) رهسپار گردید. در عراق توفیق زیارت حضرت امام خمینی (ره) را پیدا کرد و پیرو و مرید وی شد. ۱۳۶۷/۱/۲۲ با یک...
شهدا سال 59 -شهادت نامه شهید سید محمد محسن موسوی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۵۹ » شهيد سيد محمد محسن موسوي »
آموزگار بزرگ شهادت اکنون برخاسته است، تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن می‌فهمند و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه؛ بیاموزد که شهادت نه یک باختن که یک انتخاب است. انتخابی که در آن مجاهد، با قربانی شدن خویش در آستانه معبد آزادی و در آب عشق پیروز می‌شود و حسین(ع) وارث آدم، که به بنی‌آدم چگونه زیستن آموخت، اکنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید سید اسدالله اسلامی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد سيد اسدالله اسلامي »
شیر مرد عرصه‌های نبرد بود و دلاوری که هیچ‌وقت خستگی او را خسته نکرد. سید اسدالله ۱/۶ /۱۳۴۰ در خانواده‌ای روحانی، متدین و از سلاله پاک رسول‌الله (ص)، در روستای خواجه جمالی از توابع شهرستان نی‌ریز قدم به عرصه گیتی نهاد. وی دومین فرزند مرحوم سید باقر اسلامی بود که از دامان پرمهر و محبت پدر و مادر خود راه کسب علم و دانش را در دبستان وقار روستا پیش گرفت. سپس دوره راهنمایی را در مدرسه راهنمایی...
شهدای سال ۶۷ -زندگینامه مفقودالاثر عبدالحسین بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
با دیدن چهره‌ات در پشت قاب عکس، دلم می‌لرزد و می‌خواهم در فراق تو اشکی چون سیل از دیده روان کنم، اما عقل نهیب می‌زند؛ او خود راه را انتخاب کرده بود و شهادت را بهترین و نزدیک‌ترین راه برای رسیدن به مقصود می‌دانست. به یاد تو که سال ۱۳۴۴ در شهرمان نی‌ریز، خانه کوچک و ساده ما را منور کردی و با اذان و اقامه، روح و جانت الهی شد؛ ماندیم و ساختیم. عبدالحسین، کودکی را در...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید محمد روستا
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ »
شهیدان، قطره‌هایی از دریای بی‌کران عشق بودند که زندگی را، جاری بودن در مسیر دریا و پیوستن به معشوق می‌دانستند. بیستم فروردین‌ماه سال ۱۳۴۲ همراه با گل‌های زیبای بهاری، کودکی خوش‌سیما و جذاب در خانواده‌ای متدین و مذهبی، در شهرستان نی‌ریز متولد شد. با عشق به حضرت مصطفی (ص) و تبرک و تیمن از نام آن بزرگ، با طنین اذان و اقامه در گوش وی، او را به نام محمد نام نهادند. این کودک، آخرین هدیه‌ای بود که...
زندگینامه آزاده عباس گرگین
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب آزادگان »
عباس گرگین فرزند اسداله، در سال 1324 در شهر نی‌ریز، در خانواده‌ای مذهبی، متدین، ساده و زحمتکش در محله سادات دیده به جهان گشود. دوران تحصیلات خود را تا سطح سوم متوسطه که در آن زمان مشهور به سیکل اول بود، را در نی‌ریز با موفقیت گذراند. سپس به ارتش پیوست و در تیپ زرهی دزفول مشغول خدمت گردید. همراه با خدمت نظامی، تحصیلات خود را تا سطح دیپلم ادامه و توانست مدرک پایان دوره متوسطه را کسب...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید ذبیح الله بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد ذبيح الله بيگي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتاً بل احیاءٌ عند ربهم یرزقون. کسانی که در راه خدا کشته می‌شوند، مرده مپندارید؛ بلکه آنان زنده‌اند و در نزد خدایشان روزی می‌خورند. اکنون که این وصیتنامه را می‌نویسم، مهیا هستم تا به میهمانی خدا بروم و در جنگ و عملیات شرکت کنم. امید دارم که خداوند انشاءالله مرا با شهدای کربلا محشور گرداند. گرچه من برای رضای خدا و خشنودی آقا امام زمان(عج) به عملیات می‌روم. می‌روم تا انشاء...
شهدا سال 64 -وصیتنامه شهید علی باز عباسی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد علي باز عباسي »
تاریخ وصیتنامه 28/11/1362 علی‌باز عباسی فرزند ایاز شهرستان نی‌ریز روستای دهمورد. آن‌قدر به جبهه می‌روم و می‌جنگم تا شهید شوم. با سلام به رهبر کبیرِ عظیم‌الشأن انقلاب اسلامی. با درود و سلام به رزمندگان عزیز و با سلام به شهدای جنگ تحمیلی. اینجانب سفارش به جوانان عزیز می‌کنم که نکند در رختخواب ذلت بمیرند که حسین(ع) در میدان نبرد شهید شد. ای جوانان مبادا در غفلت بمیرید که علی(ع) در محراب عبادت شهید شد و مبادا در حال بی‌تفاوتی بمیرید که...
شهدا سال 65 -زندگینامه مفقودالاثر مجید مقبلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ »
ما سوی دیار نور ره می‌جوییم                             سرویم و ز لاله‌ها سخن می­گوییم امروز اگر سرخ فتادیم به خاک                             فـردا به زمانه سبزتــر می‌روییم در سی‌ام شهریورماه سال ۱۳۴۷ در شهرستان نی‌ریز، با تولد خویش کانون خانه را گرمی و صمیمیت بخشید. پس از سپری شدن دوران کودکی، دوره ابتدایی را در دبستان بختگان نی‌ریز آغاز کرد و به پایان برد. برای ادامه تحصیل وارد مدرسه راهنمایی شهید مصطفی خمینی شد و برای طی دوره متوسطه، در دبیرستان امام خمینی ثبت‌نام...
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...